دانشگاه

تو یه دانشگاه گنده ، دوتا دانشجو اسیرن

دوتا بدبخت ، دوتا مشروط ، یکی شون تو یکی شون من!

درسا سنگینه و سخته ، درسایِ کشکی ناجور

شده برج زهر ماری ، واسه دانشجوی مجبور


همیشه مشروطی بوده ، بـین ترمای من و تو

باهمین خیطی گذشته، شب و روزایِ من و تو


کاشکی دانشگاه خراب شه ، من و تو باهم بمیریم

تو یه دانشگاه دیگه ، درسای خوبی بگیریم


شاید اونجا دیگه استاد ، با دانشجو بد نباشه

واسۀ درس خوندنامون ، مشروطی یه سد نباشه


ماباید یه جوری در ریم ، جایی لیسانس بگیریم

واسه ما مشروطی مرگه ، ما تلپ بشیم می میریم

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:26 ب.ظ

خیلی جالب بود, اگه یه مطلب قشنگ تو وب باشه مال شماست

خانم یا آقایی که خودتو معرفی نکردی ممنون از نظر خوبتون

Shayan پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ب.ظ

ای بابا، ای بابا، شما دیگه چرا؟ درسای ناجور؟ مشروطی؟ هه هه هه هه هه

آلاله پنج‌شنبه 6 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://mamay90.blogsky.com

سلام!
خیلی جالب بود.
خوندیم و خندیدیم!

سلام
ببخشید خیلی وقت بود به وب سر نزده بودم

فرزانه دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ق.ظ

خیلی قشنگ بود
شعرای تحریف شده قشنگی میزاری
ایول

ممنون عزیزم

کوروش کبیر دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:51 ب.ظ

نکو بودو زیبا...
من باب مزاح و رفع خستگی عالی بود...
متشکرم فرزند

متشکرم آقای کوروش کبیر

مهسا سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:01 ب.ظ

اوووو...تو چه ادم مهمی هستی که کوروشه کبیر برات متن میذاره بهش بگو سلام منو به تیمور لنگ برسونه.

آره مهسا جان میبینی کوروش کبیرم خوشش اومده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد