خودشناسی از نوع نجاری

مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید

ادامه مطلب ...

دو تعریف از خدا

پسر نوح به خواستگاری دختر هابیل رفت.

ادامه مطلب ...

حکمت خداوندی

تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، رسیده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
« خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ »
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
“خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم!!

طناب

این داستان روحتما بخونین ارزش یه بار خوندنو داره

ادامه مطلب ...

شعرزیبادرموردمادر

سلام امیدوارم که از خوندن شعر خسته نشین 

شعردرادامه مطلب

ادامه مطلب ...

فرارسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان تسلیت باد

ده ماه گریه کردم در حسرت محرم    

هر چند که پر گناهم دلخوش به این دو ماهم

 

امام حسین